به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
سعید لیلاز درباره سند همکاری ۲۵ ساله با چین به فرارو گفت: معتقدم این قرارداد در وهله اول موازنه را به روابط خارجی ایران بازمیگرداند و در مرحله دوم از زیادهخواهیهای غرب بهویژه ایالات متحده آمریکا جلوگیری و به بیعملی اروپا پاسخی مثبت میدهد. اقتصاد چین ارزانترین اقتصادی است که ایران میتواند با آن کار کند. کار کردن ایران با چین یک ضرورت ژئوپلتیک و سیاسی نیست، بلکه ضرورت اقتصادی است.
بیشتر بخوانید:
چرا انعقاد قرارداد بلندمدت با چین نگرانکننده نیست؟
به همین دلیل است که تا مردم را رها میکنیم به سراغ چین میروند و از آنجا کالا میآورند. زیرا تنها اقتصاد دلاری ارزان و در دسترس ایران است. مابقی یا دلاری نبوده و یا اینکه ارزان و در دسترس نیستند.
وی میافزاید: موقعیت فعلی ما ایجاب میکند از هر قراردادی که بنبست اقتصادی فعلی را میشکند، استقبال کنیم. در عین حال همه این قراردادها بستگی به آن دارد که چگونه منعقد و تفسیر شوند. به محض اینکه موازنه ژئوپلیتیک به نفع ایران برهم بخورد، دیگر هیچ قراردادی معتبر نیست. چنانکه در برجام هم اینگونه شد.
لیلاز گفت: شعار اصلی انقلاب اسلامی برقراری موازنه میان شرق و غرب بود. ایرانیها هم از لحاظ تاریخی هم از نظر ژئوپلتیک نمیتوانند و امکان ندارد که زیر سلطه شرق و غرب بروند. چین در قد و قوارهای نیست که بتواند ما را زیر سلطه خود ببرد.
ایران باید بتواند در شرایط فعلی بر اساس موقعیت خودش برای حفظ موازنه و عقب راندن زیادهخواهیهای آمریکا کاری کند. یافتههای ما در تجربه اخیر برجام نشان داده که اروپا عملاً وجود خارجی ندارد؛ و اروپا همانی بود که کسینجر گفت.
وی در پاسخ این سوال که «یکسری افراد انتقاد میکنند که بستن چنین قراردادی میتواند نقضکننده شعار اصلی انقلاب یعنی همان «نه شرقی، نه غربی» باشد، نظر شما در این رابطه چیست؟»، اظهار داشت: اتفاقا کاملا در راستای همان شعار است. من عقد قرارداد ژئوپلتیک و استراتژیک با چین را در جهت درستی میبینم. این شعار بر مبنای موازنه سر داده شد. شعار اصلی انقلاب اسلامی برقراری موازنه میان شرق و غرب بود. ایرانیها هم از لحاظ تاریخی هم از نظر ژئوپلتیک نمیتوانند و امکان ندارد که زیر سلطه شرق و غرب بروند. چین در قد و قوارهای نیست که بتواند ما را زیر سلطه خود ببرد. ثانیاً موقعیت جغرافیاییاش نیز این اجازه را به آن نمیدهد.
لیلاز میافزاید: کسانی که غصه ایران را میخورند باید از این قرارداد استقبال کنند. برای اینکه هم فشار را از روی کشور کم میکند و هم قدرت چانهزنی ما را در برابر غرب بالا میبرد. ما اگر از این فرصت خود با چین استفاده نکنیم، غرب هیچگاه فرصتی برای ما فراهم نمیکند. تجربه نشان داده که غرب تا اطلاع ثانوی چیزی جز ایالات متحده آمریکا نیست. هرگونه محاسبه روی آلمان یا اتحادیه اروپا، محاسبه روی خلأ است و شاید مشابه ساختن خانهای روی ماسههای کنار دریا باشد.
اگر میخواهیم به شعار اصلی انقلاب جامه عمل بپوشانیم باید یا با چین، یا هند و روسیه قراردادی استراتژیک داشته باشیم.